از دیروز گیر دادم به اشپزخونه,با توجه به اینکه شش ماه قبل اومدیم این خونه,اما بازم سه تا کیسه بزرگ بازیافتی و شوتینگ به منزل مادری پیدا کردم!
قبلنا علامت سوال بزرگ داشتم با خونه تکونی اما الان در حال لذت بردنم,الحمدلله
البته قصد ندارم اساسی بتکونم,همون روزی یکی دوساعت به ذایقه م بیشتر میخوره
پ.ن.مقادیر زیادی سبزیهای خشک شده دارم که نمیدونم چیه!این بدترین قسمت بوده تا حالا
بی مقدمه یهو سر از جمشیدیه در اوردیم و کلی بررررررف دیدیم و گاهی حتی ترگهای ریز صورتمون رو نوازش میداد
هرچند بی مقدمه رفتیم و کفش من به شدت لیز بود و لباسامون هم کم اما خوب بود واقعا
دیشب بعد از مدتها توی کلاس شب جمعه ها شرکت کردیم,پرسش و پاسخ بود پیرامون ولایت فقیه
یعنی عاااااااااالی بود
سعی میکنم با پارتی بازی فایل صوتیش رو بگیرم بذارم واستون
یعنی من یه چیزی میگم شما یه چیزی میخونید
خدا سایه علما رو بر سرمون مستدام بداره انشاالله
