سفارش تبلیغ
صبا ویژن
RSS

دیشب داشتم فکر میکردم چقدر خوبه که همسرجان هست

واقعاً دیروز روح زندگی توی خونه مون جاری بود،همه مون سرحال بودیم،من دیشب با اینکه کم خوابیدم اما احساس میکنم بعد از یه هفته خوب خوابیدم ....

فقط میدونی چیه

گذشت زمان یادمون میبره که چقدر بهم نیاز داریم اما همینکه از هم دور میشیم میفهمیم اون آرامش همیشگی رو نداریم!

باید مراقب باشم و نذارم بودنمون کنار هم عادی بشه! واقعاً بودنش یه نعمته بزرگه ....





برچسب ها : همسرانه  ,

....

[خصوصی]  



از دیشب خوابم نمیبرد و منتظر همسرجان بودم

چقدر سخته انتظار ...

بالاخره 9 صبح چشم من و خانم کوچولو به جمال بابایی روشن شد ...

خدا سایه ش رو بالا سر من و خانواده نگه داره،آمین:)





برچسب ها : همسرانه  ,

خسته شدم، بریده ام آقا، شتاب کن
یا انتخاب کن، بخرم، یا جواب کن...

پ.ن. آقا یه وقت جواب نکنیا!هیچ جا رو نداریم که بریم





برچسب ها : دل تنگانه(مذهبی)  ,

لباس ممولی

خانم کوچولو اصرار داره که بریم پارک

میگم مامان میخوایم بریم لباس بخریم واست،بالاخره بعد از کلی کش و قوس قبول میکنه

حالا بماند که چقدر توی خیابون بهار هرچی دوچرخه و نینی دید ذوق کرد

بالاخره لباس رو براش خریدیم

داریم از پله ها میایم بالا

میگم مامان دیدی واست لباس خریدم؟!

میگه لباس ممولی

و من چشام چارتا شده بود که آخه دختر تو فرق لباس معمولی و لباس خوشگل رو از کجا میفهمی!!!

تازه داریم از پله ها میایم بالا میگه خسته م بغلم!

میگم مگه من خسته نیستم که تو رو بغل کنم؟!ولی خب زورش بیشتر میچربه دیگه!





برچسب ها : مادرانه  ,

مهمونی

امروز مادر همسرجان از ظهر اومده بود دیدن ما و مامان خونه بابا اینا!

از ظهر به مدت 6 ساعت اینا غیبت کردن

باور کن!!!!!!!!!!!!!!!

حتی چشم توی چشم من غیبت همسرجان و خودم رو هم کردن:)))





برچسب ها : عروسانه(دخترانه)  ,

همسرجان زنگ زد بهم

که دلم خیلی براتون تنگ شده

میگم برای من یا خانم کوچولو

هیچی نمیگه و یه کم مِن مِن میکنه

میفهمم دلش واسه دخترش یه ذره شده

بعدش که میبینه لو رفته میگه حالا دعوا نکنید سر دلتنگی من،اینقدر زیاد هست که به همه تون برسه





برچسب ها : همسرانه  ,
<      1   2   3      >