شک نکن واسه کسی که توی عمرش حتی یک شب رو تنها نخوابیده امشب شب سختیه ....
آقای همسر خیلی حالش بد بود نمیتونستم از پس دوتاشون بر بیام! مجبور شدم با کلی خواهش و اصرار بفرستمش خونه ی مامانش که لااقل شب یکی هواشو داشته باشه، دیگه بابام هم نزدیکم نیست که نصفه شب بزنگم بدو بیا یکی یه چیزیش شده .....
خانم فاطمه هم همین الان خوابید...
کاش مامانم بود ....
برچسب ها : مادرانه , همسرانه ,