ریشب گلکم تا ساعت 3 هی شیر میخورد هی نق میزد
خوابش میبرد تا میذاشتمش زمین چشماش باز میشد!
ساعت 3 باباش هم اومده بود کنارمون نشسته بود بغلش کردم گذاشتم روی دوپاش وایسته
گفتم دیگه شیر بی شیر
خسته شدم دیگه،خودت برو بخواب
یهو با یه عشوه ای انگشتش روکرد توی دهنش و یه خنده ی ملیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــح تحویلم داد بعد 5 تا بوس آبدار حواله ی لپام کرد
-آقای همسر چشماش 4تا شده بود، دیروز هی به همه میگفت این مامانشو بوس میکنه-
این کار رو که کرد بنده گوشام دراااااااااااااااااااااااااااااااز شد و دوباره بغلش کردم شیر دادم تا خوابید ...
خدا جون قربونت بشم که اینقدر نمک دادی به این جوجوها واسه اینکه ما بزرگترا کم نیاریم....
* عشقم از صبح تب داره نمیدونم چرا ....
** تولد حضرت علی مبارک،ایضاً روز مرد
*** خوش به حال اونایی که اعتکافن .....
****یه نکته مهم: آدم یه خر رو بوس کنه بهتر از اینه که با یه بوس خر بشه!!!!:))))))))))
برچسب ها : مادرانه ,