سلاااااااااااااااااااااااام
یه دنیا معذرت خواهی!
من اگه بودم به جای کامنت و ...یه عالمه حرف درشت بار این نویسنده وبلاگ میکردم که بی خبر گذاشته و یه هفته رفته!!!!
هرکاری میکردم از خونه ی بابا نمیشد اومد توی پارسی بلاگ!
5 شنبه ی هفته ی قبل رفتیم واکسن خانم فاطمه رو زدم و بعدش رفتم خونه ی مامان بس که هفته ی قبل بد خوابیده بودم!
فکر کنم 2 شنبه بود که آقای همسر به شدت مسموم شده بود و ....
ما کلاً موندگار شدیم اونجا! شبا نمیخوابیدم ولی لااقل توی روز مامان یه کم میگرفت این جیگولی رو که من یه کم بخوابم و روحیه و کلی خوب شده بود و هست!
قرار بود دیروز بریم باهاشون شمال که آقای همسر دلش نیومد چند روز بی دخترش طی کنه،فلذا وسطای هفته -انشالله- میریم شمال و به اونا میپیوندیم البته گویا هوا داره سرد میشه!
بازم یه دنیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا شرمندگی واسه این همه بی خبری
برچسب ها : مادرانه ,