خانم فاطمه یواش یواش داره میشه 2ماهش ...
تغییراتش اینقدر چشمگیر ه که باورم نمیشه این همون کوچولوی 2 ماهه قبله که هیچ کاری بلد نبود بکنه
الان به نور و صدا واکنش نشون میده
صداهای آشنا رو میشناسه
موقع شیر خوردن حسابی بازیگوش شده، اگه همه جا خاموش باشه و یه جایی چراغ روشن باشه همه ی حواسش اونجاست
اسباب بازی جدیدش شده قوطی داروی من که هم بزرگه و هم رنگش مشکی و سیاهه و وقتی تکونش میدم کلی میخنده برام
دیشب واسه اولین بار من و باباش بردیمش حموم ،قبلنا میبردیم اما سرش رو نمیشستیم اما دیشب دیگه کله ی بچه م بو قورمه سبزی گرفته بود و مجبور شدیم بشوریم،تا حالا بابام مسئولش بود:))
باباش براش حکم دیازپام رو داره! دیشب 1 ساعت سعی کردم بخوابونمش نشد تا باباش گذاشت روی پاش خوابیـــــــــــــــــــــــــــــد تا 4 صبح
از صدای جیغ زدنش نگم که وحشتناکه
شنیده بودم میگفتن گوش آدم زنگ میزنه اما تا حالا توی موقعیتش نبودم اما وقتی گریه میکنه و بهش محل نمیدم یهو یه جیغایی میزنه که همه محل میفهمن بعدشم هق هق میکنه و یه جوری خودش رو لوس میکنه انگار که بهش ظلم کردی!!!
برم که داره دستش رو توی حلقش میکنه و یهو شاید بالا بیاره!فسقلی پستونک نمیگیره اما به جاش دست خور حرفه ای شده:دی
برچسب ها : مادرانه ,